چکیده
فعل مجهول «دوخته نمیشد» را در اکثر کتب کمکآموزشی و کتاب راهنمای معلم زبان فارسی (3)، گذرا به مفعول دانستهاند. در این مقاله مختصر، با مروری بر ظرفیت افعال در زبان فارسی و آوردن صورت معلوم و مجهول فعل مذکور در جملاتی به این نتیجه رسیدهایم که فعل «دوخته نمیشد» با توجه به معانی فعل «دوختن»، از نظرگاه نحوی میتواند ناگذرا یا گذرا به متمم باشد.
مقدمه
هر جمله از دو قسمت نهاد و گزاره تشکیل میشود و فعل، مهمترین جزء گزاره است. در فعالیت ص 49 درس هفتم زبان فارسی سوم ریاضی - تجربی تعدادی فعل داده شده است تا در مورد ویژگیهای پنجگانه آنها بحث و گفتوگو شود. فعل «دوخته نمیشد» یکی از آن افعال است که در اکثر کتب کمکآموزشی و کتاب راهنمای معلم زبان فارسی (3) گذرا به مفعول معرفی شده است. در این مقاله کوتاه با مروری اجمالی بر ظرفیت افعال در زبان فارسی، درباره فعل مذکور بحث و گفتوگو میکنیم.
ظرفیت افعال در زبان فارسی
فعل مرکز ثقل جمله است و با توجه به ظرفیت آن، اجزاء جمله مشخص میشود. فعل ناگذرا فعلی یکظرفیتی است که فقط به نهاد نیاز دارد و جمله دوجزئی میسازد. افعال گذرا، دوظرفیتی یا سهظرفیتی هستند و به ترتیب جملههای سهجزئی و چهارجزئی میسازند. افعال ناگذرا یا گذرا وقتی گذرا میشوند، یک جزء به اجزاء جمله و یک ظرفیت به ظرفیت خود فعل افزوده میشود. در مقابل چنین فرایندی، مجهولسازی قرار دارد که باعث میشود از نظر نحوی، یک ظرفیت از فعل کاسته شود. با توجه به مطالب فوق و کتب زبان فارسی دوره متوسطه، افعال از نظر ظرفیت عبارتاند از:
الف) افعال یکظرفیتی (جملات دوجزئی)
1. افعال ناگذرا: بچه خوابید.
2. صورت مجهول افعال گذرا به مفعول: لباس دوخته نمیشد.
3. صورت مجهول افعال گذرا به متمم: به کوه نگریسته میشود.1
ب) افعال دوظرفیتی (جملات سهجزئی)
1. افعال گذرا به مفعول: خیاط لباس را نمیدوخت.
2. افعال گذرا به متمم: دانشآموزان به کوه مینگرند.
3. افعال گذرا به مسند: هوا سرد است.
4. صورت مجهول افعال گذرا به مفعول و متمم: کتابها از کتابخانه خریده شدند.
5. صورت مجهول افعال گذرا به مفعول و مسند: حافظ لسانالغیب خوانده میشود.
6. صورت مجهول افعال گذرا به متمم و مسند: به او پهلوان گفته میشد.
7. صورت مجهول افعال گذرا به مفعول و مفعول: دیوار زنگ زده میشود.
ج) افعال سهظرفیتی (جملات چهارجزئی)
1. افعال گذرا به مفعول و متمم: دانشجویان کتابها را از کتابخانه خریدند.
2. افعال گذرا به مفعول و مسند: مردم ایران حافظ را لسانالغیب میخوانند.
3. افعال گذرا به متمم و مسند: اهل محل به او پهلوان میگفتند.
4. افعال گذرا به مفعول و مفعول: نقاش دیوار را رنگ میزند.
دوخته نمیشد
در نظام معنایی زبان، تغییرات معنایی واژگان در طول زمان و در همنشینی با دیگر واژگان بررسی میشود. بنابراین، تعیین معنای دقیق کلمات، خارج از جمله ممکن نیست. پس، در فعالیت کتاب نیز افعال مورد نظر باید در داخل جملهای میآمدند یا از مخاطبان خواسته میشد که با قرار دادن آنها در داخل جملهای، ویژگیهایشان را مشخص کنند. فعل «دوخته نمیشد» فعل مجهولی است که با توجه به معانی ذکر شده برای واژه «دوختن»2 در فرهنگ معین، آن را در جملههایی جداگانه بهصورت معلوم بهکار میبریم. سپس، آنها را به مجهول تبدیل و ظرفیت فعل را در آنها بررسی میکنیم.
1. خیاط لباس را نمیدوخت. (نهاد+ مفعول+ فعل معلوم دوظرفیتی)
لباس دوخته نمیشد. (نهاد+ فعل مجهول یکظرفیتی)
2. رستم با تیر و کمان، شغاد را به درخت دوخت. (نهاد+ مفعول+ متمم+ فعل معلوم سهظرفیتی)
شغاد با تیر و کمان به درخت دوخته نمیشد. (نهاد+ متمم+ فعل مجهول دوظرفیتی)
با دقت در جملههای بالا درمییابیم که فرایند مجهولسازی از نظرگاه نحوی، ظرفیت افعال را دگرگون ساخته و یک ظرفیت آنها را کاسته است. فعل «دوخته نمیشد» در جمله اول، یکظرفیتی (ناگذرا) و در جمله دوم، دوظرفیتی (گذرا به متمم) است.
نتیجهگیری
به سبب تغییرات معنایی واژگان در اثر گذر زمان و همنشینی با سایر واژگان در بافت موقعیت کلام، تعیین معنای آنها خارج از جمله ممکن نیست. فعل مجهول «دوخته نمیشد» حداقل در دو معنا بهکار رفته است که در معانی متفاوت خود، میتواند ناگذرا یا گذرا به متمم (نه گذرا به مفعول) باشد.
پینوشتها
1. در جملات مجهول، پس از حذف نهاد جمله معلوم، مفعول در جایگاه نهاد قرار میگیرد؛ بنابراین، در جملات معلومی که مفعول مستقیم ندارند، در شکل مجهول آنها مفعول غیرمستقیم (متمم فعلی) نهاد واقع میشود.
2. دو تکه پارچه را به وسیله سوزن و نخ به هم پیوستن؛ با تیر یا نیزه درع و زره را به بدن دشمن پیوستن (فرهنگ معین).
منابع
1. حقشناس، علیمحمد و همکاران، (1389). زبان فارسی (3)رشته نظری به استثنای رشته ادبیات و علوم انسانی. چاپ دوازدهم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران.
2. طبیبزاده، امید. (1385). ظرفیت فعل و ساختهای بنیادین جمله در فارسی امروز. تهران: نشر مرکز.
3. عزتیپرور، احمد و اسماعیلی، محسن. (1384). کتاب معلم زبان فارسی (3). چاپ چهارم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران.
4. معین، محمد. (1375). فرهنگ فارسی. جلد دوم. چاپ نهم. تهران: انتشارات امیرکبیر.
5. وحیدیان کامیار، تقی و همکار. (1380). دستور زبان فارسی (1). تهران: سمت.