چکیده
کارکرد اساسی جناس، افزایش موسیقی کلام است که طبق تعریف علمای بلاغت، در سطح کلمات یا جملات، مابین واژهها واقع میشود. توجه به ساختمان واژههایی که آرایه جناس را میسازند ضروری است. نباید قسمتی از واژه غیرساده را با واژه ساده یا غیرسادهای جناس قرار داد؛ چون جناس بین واژههاست.
مقدمه
جناس از آرایههای لفظی کلام است که در رنگآمیزی و افزایش موسیقی آن نقش بسزایی دارد. در کتب بلاغی که به زبان عربی و فارسی نوشته شدهاند، تعاریف گوناگونی از جناس یافت میشود. ابن اثیر گوید: «أنَّ التَّجنیسَ غُرّهُ شاذخهٌ فی وجهِ الکلام ... و إنَّما سُمِی هذا النوع منَ الکلامِ مجانساً لأن حروف الفاظهِ یکونُ ترکیبها من جنسٍ واحدٍ و حقیقه أن یکونَ اللفظ واحداً و المعنی مختلفاً و علی عذا فإنَّه هو اللفظ المشترک و ماعداهُ فلیسَ منَ التَجنیسِ الحقیقی فی شیءٍ الّا انّه قد خرجَ فی ذلک ما یسمی تجنیساً» (ابناثیر، بیتا: 1/246).
در کتب بلاغی فارسی نیز همان مطالب کتب بلاغی عربی تکرار شده و از جمله، در «ترجمان البلاغه» اثر رادویانی که نخستین کتاب بلاغت فارسی است، آمده است: «مجانس از الفاظ نامی بود گردنده میان چیزهایی مختلف به معنی، چون بیتی بود بذو اندر دو یا سه لفظ به حروف و اعراب و نقط یکسان گردنده هر لفظی از آن لفظهای به میان چیزهای مختلف به معنی، آن بیت را مجانس خوانند» (رادویانی، 1361: 11). معاصران نیز تعاریفی نزدیک به تعاریف سنتی از جناس به دست دادهاند؛ چنانکه تقی وحیدیان کامیار آورده است: «جناس آن است که در سخن واژههایی بیاید که لفظاً یکسان یا مشابه باشند و در معنا متفاوت» (1379: 30). در کتاب آرایههای ادبی سال سوم متوسطه (دوره دوم) نیز جناس «یکسانی و همسانی دو یا چند واژه است در واجهای سازنده با اختلاف معنی» (هادی، 1391: 109). سپس جناس به دو نوع تام و ناقص (حرکتی، اختلافی و افزایشی) تقسیم شده است (همان: 120 ـ 111).
راز زیبایی جناس
با وجود تقسیم صنعت جناس به انواع متنوع، کمتر کسی از گذشتگان به جنبه هنری و زیباییشناسانه جناس توجه داشته است. وحیدیان کامیار در کتاب «بدیع از دیدگاه زیباییشناسی» صنایع بدیعی را از این منظر بررسی کرده و زیبایی جناس را در سه امر دانسته است: 1. تداعی معانی، 2. کشف ابهام شگفتانگیز، 3. غرابت واژههای شگفتانگیز (صفحه 31). مسلم است علاوه بر موارد فوق، نقش جناس در افزایش موسیقی کلام در نظم و نثر انکارناشدنی است. در شعر، جناس در کنار عواملی چون وزن، قافیه و ردیف به غنای موسیقی موجود میافزاید. جناس در متون حماسی بیشتر دیده میشود و شاید یکی از علل آن، ضرورت ایجاد و افزایش موسیقی کلام باشد.
ساختمان واژههای متجانس
مطابق تعریف و امثال کتب بلاغی، به غیر از جناس مرکب در سایر انواع جناس، ارکان از نظر ساختمان واژهها سادهاند. با وجود اینکه دانشآموزان در درس زبان فارسی با ساختمان اسمها (ساده، مرکب، مشتق و مشتق ـ مرکب) و افعال (ساده، مرکب و پیشوندی) آشنا شدهاند، برخی از کتب کمکآموزشی و همکاران در تعیین جناس و انواع آن به ساختمان واژهها توجه نمیکنند و تکواژ یک کلمه غیرساده را با کلمه مستقل یا غیرمستقل دیگری جناس در نظر میگیرند، که نادرست است. در ادامه، نمونههایی از تلقیهای نادرست در کتب درسی آمده است.
- رکن اول: اسم ساده؛ رکن دوم: قسمتی از اسم مرکب
تأملکنان در خطا و صواب
بِه از ژاژخایان حاضرجواب
(پارسانسب و همکاران، 1391: 67)
به جمشید بر، تیرهگون گشت روز
همی کاست زو فر گیتیفروز
(همان: 13)
- رکن اول: اسم ساده؛ رکن دوم: پیشوند فعل
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی کزین جهان به جهان دگر شدم
(همان: 32)
- رکن اول: اسم ساده؛ رکن دوم: قسمت فعلِ فعل پیشوندی
پرویز کنون گم شد زان گمشده کمتر گو
زرین تره کو بر خوان؟ رو کم تَرَکوا برخوان
(پارسانسب و همکاران، 1393: 92)
* رکن اول: اسم ساده؛ رکن دوم: قسمتی از اسم مشتق ـ مرکب
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
(پارسانسب و همکاران، 1391: 2)
همه تعاریف موجود درباره جناس و انواع آن در سه موضوع زیر مشترکاند و بر آنها تأکید دارند:
1. وجود حروف همجنس در کلمات متجانس؛
2. اختلاف معنایی دو کلمه متجانس؛
3. اینکه ارکان جناس واژههای مستقلاند نه تکواژ.
پس، ما مجاز نیستیم جزئی از واژه غیرساده را جدا کنیم تا با کلمهای دیگر جناس تشکیل دهد. این نوع هماهنگی واجها در افزایش موسیقی کلام مؤثر است ولی طبق تعریف جناس در همه کتب بلاغی قدیم و جدید عرب و عجم، ارکان جناس (به غیر از جناس مرکب) واژههایی سادهاند؛ مگر اینکه بخواهیم تعریف جدیدی از جناس بدهیم تا بتوانیم تکواژهای غیرمستقل را ارکان جناس قرار دهیم.
نتیجهگیری
با توجه به تعریف جناس ـ همسانی کامل یا ناقص واجهای دو یا چند واژه با اختلاف معنی ـ جناس در سطح کلمات، در بین واژها ایجاد میشود. بنابراین، مجاز نیستیم یکی از تکواژهای واژه غیرساده را با واژه ساده یا غیرسادهای جناس محسوب کنیم.
منابع
1. ابناثیر، ضیاءالدین. (بیتا). المثل السّائر فی ادب الکاتب. به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید. بیروت.
2. پارسانسب، محمد و همکاران. (1391). زبان و ادبیات فارسی (عمومی) دوره پیشدانشگاهی. چاپ هیجدهم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران.
3. ....... .(1393). ادبیات فارسی دوره پیشدانشگاهی. چاپ بیستم. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران.
4. رادویانی، محمدبن عمر. (1361). ترجمانالبلاغه. به کوشش احمد آتش. چاپ دوم. تهران: اساطیر.
5. وحیدیان کامیار، تقی. (1379). بدیع از دیدگاه زیباشناسی. چاپ اول. تهران: دوستان.
6. هادی، روحالله. (1391). آرایههای ادبی. تهران: شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران.