عنوان کتاب: در ستایش تربیت نکردن
نویسندگان: دکتر فریبرز بیات و علیرضا متولی
ناشر: شرکت افست (سهامی عام)
سال انتشار: 1398
کتاب در ستایش تربیت نکردن که جلوههایی از زندگی، آرا و اندیشههای تربیتی دکتر عبدالعظیم کریمی را به تصویر میکشد، سه بخش دارد: در بخش اول، تجربه زیسته و زندگی پرفراز و نشیب و آموزنده یک اندیشهورز تعلیموتربیت در قالب داستانی جذاب و گیرا ارائه شده است. در بخش دوم، آرا و اندیشههای تربیتی دکتر کریمی طی گفتوگوهایی با حضور صاحبنظران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بخش سوم نیز به دستاوردهای علمی، تألیفات، ترجمهها و سوابق پژوهشی و آموزشی این صاحبنظر تعلیموتربیت ایران اختصاص دارد.
اندیشمندان معمولاً به چشماندازهای متفاوت، «مطلوب» و مغایر با وضع «موجود» میاندیشند. به همین دلیل خلاف جریان آب شنا میکنند و در برداشت اولیه و رفتار و افکارشان عجیب و غریب و حتی ناهنجار به نظر میرسد. دکتر عبدالعظیم کریمی از جمله چنین افرادی است. او با نگاهی غیرمتعارف و «خلاف آمد عادت» به تعلیموتربیت مینگرد. ما او را با گزارههای وارونه و پارادوکسیکالی چون «تربیت آسیبزا» «آموزش ندهیم»، «یاد نگیریم»، «تربیت نکنیم»، «دین دهی نکنیم»، «تغییر ندهیم»، «مدیریت نکنیم» و «خوشبخت نشویم» میشناسیم که نوعی آموزش علیه آموزش و «نظریه تربیت سلبی» را مطرح میکند.
چنین نظریهای شاید در نگاه اول نوعی انفعال و بیعملی را به ذهن متبادر کند، اما تجربه زیسته و ظرایف و دقایق نظری او این برداشت را منتفی میکند. چنین نظریهای از جانب دکتر کریمی فقط حاصل تأملات نظری و انتزاعی نیست، بلکه محصول ترکیب توأمان عمل و اندیشه، و سالها تجربه زیسته در حوزه تعلیموتربیت و به تعبیری، تجرید تجربه و نوعی «پراکسیس» است و از مسئلهشناسی دقیق او از جامعه ایران حکایت میکند.
واقعیت این است که نظام تعلیموتربیت ما طی سالیان اخیر آنچنان در تربیت ایجابی، تحمیلی و از بالا جلو رفته و از خانواده، مردم و کنشگران سلب مسئولیت و اختیار کرده است که تربیت از مسیر و هدف اصلی و طبیعیاش فرسنگها فاصله گرفته و حتی به ضد خود تبدیل شده است. تا جایی که هماکنون شاهد پیامدهای خسارتبار و آسیبزایی چون رشد و گسترش انواع ناهنجاریها، بزهکاریها و انحرافات اجتماعی هستم. از چنین منظری، نظریه تربیت سلبی بهدرستی تأکید میکند: تربیت نکنید؛ آموزش ندهید؛ مداخله نکنید؛ دستکاری نکنید. چون این شیوه تربیت در مدرسه و جامعه آسیبزا و عامل شیوع بیتربیتی است.
این دریافت از «پروبلماتیک» جامعه و تعلیموتربیت ایران و مسئلهشناسی دقیق، عمیق و هوشمندانه، دکتر کریمی را در ردیف نظریهپردازان برجسته تعلیموتربیت ایران قرار میدهد. بهعلاوه انس و الفت وی با اندیشههای صاحبنظران تربیتی، از روسو و دیویی تا اندیشههای انتقادی ایلیچ و فریره از یک سو، و عرفان و اخلاق و تعلیموتربیت اسلامی از سوی دیگر، هندسه خاصی به آرا و اندیشههای او بخشیده است. با وجود این، هر چند مسئلهشناسی دکتر کریمی و نظریه تربیت سلبی وی بسیار دقیق و هوشمندانه است و درد و مشکل را بهدرستی و دقت تمام نشان میدهد، اما در درمان این درد، حل این مشکل و چه باید کرد دچار ابهام و عدم شفافیت است. مسلم است که راهحل او برای چنین معضلی از مسیر نظام تعلیموتربیت رسمی و گفتمان مسلط نمیگذرد.
نقد بنیادی دکتر کریمی به تربیت تجویزی و رسمی، حکایت از ناامیدی از ساختارهای رسمی تربیتی دارد، چرا که به نظر وی ما نمیتوانیم با تفکر و ذهنیتی که منبع تولید مشکل است، بهدنبال راهحل بگردیم! به همین دلیل ایشان گام اول را اصلاح انگارههای ذهنی و تغییر پارادایم حاکم میداند و معتقد است تغییر انگارهها مهمتر از تغییر دانش، روش و ابزار است. چنین پاسخی به سؤال چه باید کرد، یک گام به جلو و تا حدودی مفید و روشنگر است، اما کامل و دقیق نیست، همین نکته ضرورت بازخوانی، تدقیق و تکمیل چنین نظریهای را دوچندان میکند. از چنین منظری، نظریه تربیت سلبی برای برآمدن و تنومند شدن نیازمند تشریح ابعاد مغفول و مبهم و صیقل و صافی نقد و نظر است.
«انتشارات شرکت افست»، در مجموعه کتابهایی با عنوان «اندیشهورزان» که به مستندسازی دغدغهها، اندیشهها و تجربههای چهرههای ممتاز تعلیموتربیت ایران میپردازد، یکی از آخرین کتابهای این مجموعه را با عنوان «در ستایش تربیت نکردن» به شرح و بسط زندگی و نقد و بررسی آرا و اندیشههای تربیتی دکتر عبدالعظیم کریمی اختصاص داده است. مطالعه این اثر ارزشمند و نیز کل مجموعه اندیشهورزان را به همه دبیران و بهویژه دبیران علوم اجتماعی و دغدغهمندان و پژوهشگران حوزه تعلیموتربیت ایران توصیه میکنیم.