مقدمه
آنگاه که سخن از توسعه همهجانبه به میان میآید، باید ابعاد متفاوت علمی و فناوری، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... را برای آن در نظر داشت. در این میان یکی از ابعاد مهم توسعه، بعد اقتصادی آن است که خود نیازمند طیف گستردهای از امکانات، ظرفیتها، توانمندیها و برنامههاست تا بتوان در مسیر درست حرکت کرد. در همین راستا یکی از پیشنیازهای اساسی و به عبارت دیگر، یکی از مؤلفههای اصلی، نیروی انسانی است که موتور محرکه چرخه توسعه اقتصادی به شمار میرود. نیروی انسانی برای تأثیرگذاری بر فرایند توسعه، نیازمند آموزش در سطوح و ابعاد مختلف است.
آموزشهای فنی، به دلیل توانمندسازی نیروی انسانی و ارتقای توانمندیهای فناورانه، به عنوان یکی از ارکان اساسی در برنامههای توسعه و به ویژه توسعه در بعد اقتصادی به شمار میروند که میتوانند نقش مهمی را در دستیابی به اهداف توسعه ایفا کنند. تولید و انتقال فناوری، فعالیتهای دانشبنیان و نوآورانه، ایجاد و ارتقای توان کارآفرینی و ارتقای توان عوامل تولید، از جمله تأثیرگذاری این آموزشها بر فرایند توسعه اقتصادی است. از همین رو توجه به این آموزشها امری ضروری به نظر میرسد که باید بر مبنای برنامههای توسعه اقتصادی، توسعه آموزشهای فنی نیز در بسته برنامههای اجرایی دولتها مورد توجه قرار گیرد.
جمهوری اسلامی ایران با افق چشمانداز 1404 در مسیر توسعه قرار گرفته است. شایان تأمل است که مقام معظم رهبری با هدف تأمین رشد پویا و بهبود شاخصهای مقاومت اقتصادی و دستیابی به اهداف سند چشمانداز 20 ساله، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را با رویکردی جهادی، انعطافپذیر، فرصتساز، مولد، درونزا، پیشرو و برونگرا، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی را ابلاغ فرمودند.
ضرورت توسعه آموزشهای فنیوحرفهای براساس نیاز بازار کار
در جهان فراصنعتی امروز توسعه به معنی عام و بدون توجه به آموزشهای فنیوحرفهای مفهوم نخواهد داشت. آموزشهای فنیوحرفهای فعالیتهایی هستند که فرد را برای احراز شغل، حرفه و کسب و کار آماده میسازند یا کارایی و توانایی وی را برای انجام آن افزایش میدهند. این آموزشها، مهارتها را در راستای فناوری و علوم وابسته، به همراه دانشهای خاص مربوط به شغل و در بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ارائه میدهند.
توسعه آموزشهای فنی در شرایط کنونی برای اقتصاد و فرهنگ ایران و به ویژه شتابدهی به فرایند تولید امری حیاتی است. زیرا سرمایهگذاریهای زیربنایی و افزایش ابزار و تجهیزات و بهطور کلی سرمایه فیزیکی بدون سرمایه انسانی بلااستفاده میماند و یا به نحو اقتصادی و کارامد مورد بهرهبرداری قرار نمیگیرد. بنابراین از ضرورتها و الزامات رشد و توسعه اقتصادی وجود نظام آموزشی به منظور ایجاد مهارتهای لازم و پدید آوردن سرمایه انسانی است. در این میان آموزشهای فنی تلفیقی هستند از علم، فن و هنر و نقش بسیار مهمی در تأمین نیروی انسانی کارامد ایفا میکنند و مضمونی توسعهای دارند. هدف از این آموزشها، افزایش تواناییهای دانشی و مهارتی و قدرت ادراک افراد و انجام مطلوبتر کار در محدوده وظایف شغلی است.
از آنجا که موضوع بیکاری یکی از مهمترین مسائل و مشکلات جهان است و در کشورهای در حال توسعه، با توجه به فقدان توازن میان ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، بیکاری تأثیر منفی بیشتر بر توسعه دارد و با توجه به اینکه یکی از دلایل بیکاری در کشور فقدان مهارتهای مورد نیاز بازار کار نزد جویندگان کار است، انتظار میرود آموزشهای فنی با ارائه آموزشهای مهارتی بتوانند نقش بسزایی در کاهش میزان بیکاری ایفا کنند. زیرا این آموزشها به سبب انعطافپذیری نشئت گرفته از ویژگیهای بازار کار و اوضاع اقتصادی کشور و نیز به دلیل آموزش و ایجاد مهارتهای لازم در افراد برای توانایی در احراز مشاغل، نقش بسزایی در اشتغال دارند. این آموزشها هم مهارتهای خاص مورد نیاز صنعت و هم مهارتهای عمومی بازار کار را فراهم میسازند. لذا به این نوع آموزشها به عنوان ابزاری برای مقابله با بیکاری، بهویژه بیکاری ساختاری که ناشی از تغییرات در اقتصاد جهانی است، نگریسته میشود.
در واقع یکی از کارکردهای این آموزشها، نوعی پرورش «کارآفرین» است. به این معنی که افراد پس از کسب مهارت، تخصص و دانش فنی قادر خواهند بود که فرصتهای شغلی مناسبی را به دست آورند و یا در نهایت فرصت شغلی ایجاد کنند. اینگونه آموزشها از نقش و تأثیرگذاری اقتصادی-اجتماعی مهمی برخوردارند. چراکه معرف نوع مهمی از سرمایهگذاری در منابع انسانی هستند و با فراهم کردن زمینههای ارتقای دانش، نگرشها و مهارتهای مورد نیاز بازار کار و اشتغال در زمینههای مختلف، به توسعه اقتصادی کمک میکنند. از این رو کار محور بودن آموزشهای فنی که فرایند یادگیری فراگیرندگان را از طریق محیطهای کار، برای آن هنرستانها و در درون آنها طراحی و اجرا میکنند و محتوای آموزشها را با تغییرات و پیشرفتهای حوزه فناوری و به تبع آن با کارکرد نهادهای اقتصادی جامعه هماهنگ میسازند، سبب شده است که این آموزشها یکی از عناصر کلیدی برای تحقق پیشرفتهای اقتصادی محسوب شوند و از جمله عوامل مؤثر در موفقیت کشورهای توسعهیافته به حساب آیند.
چراکه آموزش نظری همگام با کار عملی موجب تربیت نیروی انسانی خلاق و فعال میشود و این نیروها با نفوذ در جامعه سبب به کارگیری بخش عظیمی از نیروهای غیرخلاق میشوند. لذا اگر آموزش فنی در کشور نادیده گرفته شود، در واقع باعث سوق دادن آموزش کشور بهطور غیرمستقیم به آموزش اشتغال کاذب و درامدهای سهلالوصول و ناپایدار میشود و به تدریج آسیب جدی به کشور وارد میسازد.
به همین علت است که میبینیم، یکی از اولویتهای مهم در سرمایهگذاریهای آموزشی در تمامی جوامع صنعتی، توسعه و گسترش آموزشهای فنی است. این مهم نیز از سوی نهادهای ذیربط بینالمللی، نظیر یونسکو، یونیواک و بانک جهانی به منزله راهبردی مهم به کشورهای در حال توسعه توصیه میشود. از سوی دیگر، فقدان سرمایهگذاری کافی در آموزش فنیوحرفهای به معنی غفلت و فنای سرمایههای انسانی تلقی میشود. باید توجه داشت که در شرایط کنونی یکی از مهمترین راههای اشتغالزایی اصولی و حل معضل بیکاری آموزش صحیح فنی است. غیر از بعد اقتصادی، نقش آموزشهای فنی در تغییرات اجتماعی و فرهنگی خصوصاً در رشد و بهبود فرهنگ کار حائز اهمیت است.
اصولاً برنامه این نوع آموزش و ساختار عملیات اجرایی آن بهعنوان کارگزار اصلاحات فعالیتهای شغلی و بهبود مهارتها در کار، میتواند در این راستا نقشی اساسی را ایفا کند. مسئولان ذیربط نیز میتوانند با رفع محدودیتها و برنامهریزی صحیح از آموزشها بهعنوان مهمترین عوامل تربیت افراد کارآفرین، کارامد و دارای فرهنگ غنی از اخلاق و وجدان کاری استفاده شایسته به عمل آورند. در آموزش فنیوحرفهای، غیر از آموزش علم و مهارت، مواردی از قبیل انضباط، تقلید، تعهد، احساس مسئولیت و وظیفهشناسی نیز جزو محتوای آموزشی به افراد آموخته میشود. از این رو این نظام آموزشی از طریق تحول در فرهنگ جامعه میتواند در بالا بردن کارایی و بهرهوری نقش مؤثری ایفا کند.
نتیجهگیری
آموزشهای فنی از کارکردها و قابلیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهمی برخوردار هستند و بر توسعه کشور مستقیماً تأثیر میگذارند. پس هنرستانهای آموزش فنی در انجام وظایف خود باید پویایی خاصی داشته باشند تا بتوانند به فراهمسازی بستر در زمینه لازم برای ارتباط و مواجهه با فرایند جهانی شدن بپردازند که این خود مستلزم توجه و همکاری همهجانبه ملی و بینالمللی و سرمایهگذاری مستمر است.
منابع
1. کنوور، مؤمن (1372). آمار ناپارامتری. ترجمه هاشمیپرست و تقوی. تهران.
2. لوید کروش، دیوید (1381). ترجمه نخکوب مسعود. تهران.
3. راهبردها، سیاستها و برنامههای عملیاتی اقتصاد مقاومتی، سازمان فنیوحرفهای، 1391.