چکیده
به زعم نقش گسترده آموزشهای فنیوحرفهای در اشتغال، مسائلی نظیر نرخ ناچیز انتقال فارغالتحصیلان اینگونه مدرسهها به کار، عدم مشارکت صنایع در برنامهریزی درسی، نرخ پایین علاقهمندی به ثبتنام در هنرستان فنیوحرفهای، ارزشیابی نظری به جای عملی و برخی موارد دیگر باعث شدهاند، هدفهای آموزشهای موردنظر محقق نشوند. لذا مسئله مورد مطالعه در این مقاله شناسایی برخی از عوامل اثرگذار در بهبود کیفیت و کارایی این آموزشها با استفاده از نظرات متخصصان ملی و بینالمللی و تجربیات کشورهای موفق در این زمینه بوده است. در همین راستا، با تحلیل پژوهشهای ملی انجام شده در رابطه با آسیبهای موجود در اینگونه آموزشها و همچنین اسناد بالادستی، چالشهای موجود شناسایی شدند و شش عامل بهعنوان عواملی که در نظام فعلی آموزش فنیوحرفهای مورد غفلت یا کمتوجهی قرار گرفتهاند، مشخص شدند. بازاندیشی و اصلاح نظام آموزش فنیوحرفهای با توجه به این عوامل ضروری بهنظر میرسد.
آموزش فنیوحرفهای
هنرستانهای فنیوحرفهای با هدفهای متفاوت، به ویژه تدارک زمینههای هدایت دانشآموزان به اشتغال و ادامه تحصیل، تأسیس شدهاند. در کشور ما طی سالهای اخیر توجه به آموزش فنیوحرفهای از جمله دلمشغولی تصمیمگیرندگان نظام آموزشی بوده است. با توجه به اهمیت آموزشهای فنیوحرفهای در نظام متوسطه کشور، آگاهی از کیفیت این گونه آموزشها ضروری است.
آموزش فنیوحرفهای در سطح متوسطه هدفهای بیشماری دارد که شامل آموزش مهارتهای محدود برای تربیت افرادی با مهارتهای شغلی، برای کار در شغل خاص یا دستهای از شغلها، تا بالا بردن سطح آموزش عمومی است [چهاربند 1389].
قبل از ورود به بحث کم و کیف اینگونه آموزشها در کشور ما، بهتر خواهد بود به نقش و ابعاد آموزشهای مذکور در کشورهای دیگر پرداخته شود. بهعنوان نمونه، کشورهایی که به اهمیت آموزش و نقش آن در اقتصاد آینده پی بردهاند و همزمان دغدغه توسعهیافتگی نیز دارند، کیفیتبخشی به نظام آموزش فنیوحرفهای را محور رسالتهای بنیادین و اولویتهای خود دانستهاند و تمرکز بر آموزشهای فنیوحرفهای را جزو سیاستهای اساسی تربیت «نیروی انسانی کارآمد»1 به حساب میآورند، از توسعهیافتگی بیشتری برخوردارند [جلالی، 1378].
بُعد دیگر اهمیت آموزشهای فنیوحرفهای در نقش فرهنگی و اجتماعی آن است که یکی از نمودهای آن رفع نابرابریهای اجتماعی و محرومیت از تحصیل به علل گوناگون است. برخورداری تودههای وسیعی از مردم از آموزشهای فنیوحرفهای باعث میشود که فاصله قشرهای اجتماعی تا حدودی کمتر شود، توان کاری افراد بالا رود و در نتیجه، گروه کثیری از مردم در تولید اجتماعی شرکت کنند.
در همین راستا، اندیشمندانی چون ونساکسلر2 به نقل از هیبرت و ویلیام برگن3، عملکرد مدارس فنیوحرفهای دوره متوسطه را در ایجاد طبقه کارگر ماهر آینده مؤثر میداند و آن را ابزار «توسعه پایدار»4 و انسجام اجتماعی و شهروندی جهانی قلمداد میکند [حقی، 1367].
چالشها و راهکارها
تجربههای کشورهای موفق در زمینه آموزشهای فنیوحرفهای نشان میدهد، افرادی که این آموزشها را دیدهاند، قادر به راهاندازی کسب و کار برای خود شدهاند. همچنین آموزشهای مذکور به افزایش اطلاعات فراگیرندگان در زمینه چیستی و چگونگی کارآفرینی، کاهش نرخ بیکاری، افزایش شناخت افراد از ضعفها، دستیابی به فرصتهای شغلی جدید، و ورود به عرصههای رقابت اقتصادی منجر شده است. اما متأسفانه در کشور ما نتایج پژوهشهای صورت گرفته در زمینه برونداد و آموزشهای مذکور حاکی از تحقق نیافتن هدفهای موردنظر بوده است.
بهعنوان نمونه، یافتههای مطالعه کمائی (1375) نشان میدهد که عواملی از قبیل تقویت انگیزه در هنرجویان و کارکنان کارگاهی، استفاده از هدایت تحصیلی و شغلی، بهبود سطح کیفی کارکنان کارگاهی، و مدیریت صحیح و علمی در کارگاهها و هنرستانها باعث ارتقای سطح بهرهوری کارگاههای فنی میشود. دو سؤال ضروری که در پژوهش اخیر مورد بررسی قرار گرفتهاند، در خصوص میزان اشتغال دانشآموختگان هنرستانهای فنیوحرفهای و کیفیت محتوای این آموزشها و ارتباطشان با نیازهای بازار کار بوده است. یافتههای این پژوهشها نشان میدهند، آموزشهای موردنظر در دستیابی به هدفهای فوق توفیق نیافتهاند.
با تأمل در آسیبها و چالشهای موجود در نظام آموزش فنیوحرفهای کشور، عوامل زیر با استفاده از نظرات متخصصات و اقتباس از تجربیات موفق کشورها در آموزش فنیوحرفهای، بهعنوان ویژگیهایی که باید مورد توجه و کاربرد متخصصان طراحی اینگونه آموزشها قرار بگیرند تا هدفهای کلی اینگونه آموزشها تحقق یابند و برونداد کیفیت مناسبی داشته باشد، مشخص شدند. این عوامل عبارتاند از:
- توجه به نوآوریهای نوین در برنامهریزی درسی آموزشی فنیوحرفهای؛
- ایجاد ارتباط بین آموزش فنیوحرفهای با دنیای واقعی کار؛
- استفاده از تجربههای موفق کشورهای دیگر و استفاده از این تجربهها با توجه به شرایط کشور؛
- بررسی فرایندهای یاددهی- یادگیری در آموزش فنیوحرفهای؛
- اندیشیدن تدابیری برای افزایش انگیزه تحصیلی دانشآموزان رشتههای فنیوحرفهای؛
- در نظر گرفتن سبکهای یادگیری در طراحی برنامه درسی آموزش فنیوحرفهای.
الف) فناوریهای نوین در آموزش فنیوحرفهای
در کشورهای توسعهیافته، فناوری دلیل بهبود جامعه بوده است. حداقل هفت دلیل برای چرایی استفاده از فناوریهای نوین در آموزش فنیوحرفهای وجود دارد: 1. انگیزه اقتصادی؛ 2. بهبود پایه فنی؛ 3. امکان انجام دادن کار خلاق در صنعت؛ ٤. استفاده بهتر از امکانات؛ ٥. پایه دانش بهتر؛ ٦. تولیدات تجاری بهتر؛ 7. انتخاب بهترین شیوه برای انجام کار [خلاقی، 1380]. در آینده نزدیک، جوامع به اطلاعات و محیطهای فناوری متکی میشوند که در آنها، شیوههای تعلیموتعلم کاملاً متفاوت خواهند بود. همان گونه که ما وارد قرن جدیدی میشویم که «قرن دانش» نامیده شده است، با رویدادهای غیرقابل پیشبینی به دلیل بهبود روزانه فناوری مواجه خواهیم شد. بنابراین باید بهطور مداوم دانش خود را روزآمد کنیم.
در انتخاب فناوریهای نوین و گنجاندن آنها در برنامه درسی فنیوحرفهای باید موارد زیر توجه کرد:
1. «اجرای»5 فناوری مورد نظر در آموزش فنیوحرفهای:
- آیا فناوری انتخاب شده، واقعاً در آموزش فنیوحرفهای مؤثر است؟
- آیا محدودیتها و حمایتهای موردنظر در کاربرد فناوری نوین در آموزش فنیوحرفهای در نظر گرفته شدهاند؟
2. «سیاست سرمایهگذاری»6 : مدیران و مهندسان مسئول شناسایی تأثیر سرمایهگذاری در فناوری نوین بر آموزش فنیوحرفهای هستند.
3. «ارزش گسترش»7 فناوریهای نوین در آموزش فنیوحرفهای: فناوری نوین باید مولد باشد و در بخشهای خصوصی و دولتی مورد استفاده قرار گیرد.
4. شناسایی «میزان کاربرد»8 وتأثیر فناوریهای نوین در آموزش فنیوحرفهای: مدیران هنرستانهای فنیوحرفهای میتوانند از طریق مجلات علمی، تجارب گذشته و اینترنت، ارزش فناوریهای نوین را شناسایی کنند [طهماسبی، 1378].
ب) در نظر گرفتن ارتباط محتوای درسهای آموزش فنیوحرفهای با محیط واقعی کار
کارفرمایان در ارتباط با مهارتهای انگیزشی، ارتباطات بین فردی، تفکر خلاق و حل مسئله مهارتهای تجاری رضایت کمتری از فارغالتحصیلان فنیوحرفهای دارند [غنایی و همکاران، 1393]. با توجه به این نکته پیشنهاد میشود که در عوض اینکه کارآموزی صرفاً در یک شغل خاص صورت بگیرد، «مهارتهای دارای قابلیت اشتغال»9 (اعم از فکری و جسمی) با برنامههای درسی فنیوحرفهای تلفیق شوند. در این صورت فارغالتحصیلان میتوانند با نوسانات بازار و تغییرات فناوری سازگار شوند.
طبق یکی از تعریفهای آموزشهای فنیوحرفهای، آموزش فنیوحرفهای ترکیبی از آموزشها و تجربیات است که به دانش یا مهارت در استفاده از فناوری خاصی منجر میشود [فرشاد، 1374]. بنابراین برای تأمین مهارتهای فنی و فناورانه جامعه و رفع نیازهای جدید لازم است، برنامههای درسی و محتوای آموزش فنیوحرفهای مطابق با شرایط منطقهای و محلی، و هماهنگ با فناوریهای جدید و نیازهای بازار کار مورد تجدیدنظر قرار گیرند و اصلاح شوند.
ج) توجه به ویژگیهای نظام آموزشی فنیوحرفهای کشورهای موفق و استفاده از تجربههای آنها در جهت بهبود این آموزشها با در نظر داشتن شرایط و امکانات کشور
یکی از کشورهای که در اواخر دهه 1980 در شرایط نسبتاً مشابهی با شرایط امروز کشور ما (مانند اقتصاد حمایتی و مواجهه با بیکاری جوانان) قرار داشت، کشور استرالیا است که در اوایل دهه 1990 با تأکید بر اصلاح نظام آموزش فنیوحرفهای توسعه اقتصادی را آغاز کرد و در پایان این دهه و شروع قرن بیستویکم به موفقیتهای چشمگیری نائل شد. در ادامه به برخی از این اصلاحات اشاره میشود:
1. «استقلال سازمانی»10 نظام آموزش فنیوحرفهای: استقلال نظام آموزش فنیوحرفهای از سایر نظامهای آموزشی (ابتدایی، متوسطه و عالی) و فراگیر بودن آن در همه زمینههای مرتبط با آموزش فناوری به نحوی است که هر نوع برنامهریزی درسی و آموزشی، و تصمیمگیری و سیاستگذاری در مورد آموزشهای فنیوحرفهای، اعم از رسمی و غیررسمی را زیرپوشش خود قرار میدهد و امکان برنامهریزی درسی و آموزشی را در فرایندی گسترده فراهم میکند [کاوسی، 1387].
2. ارتباط میان مدارس و صنعت: یکی از ویژگیهای دیگر نظام آموزش فنیوحرفهای کشور استرالیا که میتواند سهم قابل توجهی در افزایش کیفیت و کارایی این آموزشها داشته باشد، ارتباط میان مدرسه و صنعت است. با توجه به تفاوتهای اساسی بین محیط آموزشگاهی و فرهنگ حاکم بر آن با محیط کار، و مشغله فراوان هر دو گروه، برقراری ارتباط مستقیم بین آنها بسیار دشوار است. بنابراین سازمانی که نقش رابط را دارد باید وجود داشته باشد تا بهصورت سازمانیافتهتری این ارتباط را برقرار سازد [ساداتی و قهرمانی، 1390].
از عوامل دیگر نظام آموزش فنیوحرفهای استرالیا میتوان به تفویض اختیارات به مقامات محلی در زمینه تصمیمگیری در مورد برنامهریزی درسی این آموزشها با توجه به نیازهای منطقهای و محلی، توجه این آموزشها به نظام کارامدی و غیره اشاره کرد.
د) بررسی فرایندهای یاددهی- یادگیری در برنامههای درسی آموزش فنیوحرفهای
فرایند یاددهی- یادگیری عبارت است از فرایندی که بین مربی و کارآموزان به منظور افزایش دانش و مهارتهای فنیوحرفهای جریان مییابد. کیفیت این فرآیند وضعیت مطلوب آموزش است که در آن پدیده یادگیری در کارآموزان اتفاق میافتد و مربی خود را برای شرایط اثربخش موظف میداند. سه عنصر اصلی که در بررسی کامل فرایند یاددهی- یادگیری در هر نظام آموزشی باید مورد مطالعه قرار گیرند، عبارتاند از: نوع آموزش، سطح یادگیری و کیفیت آموزشی [مرجانی، 1373].
کیفیت این فرایند نهتنها بر یادگیری کارآموزان مؤثر است، بلکه بر وضعیت اشتغال آنان و متغیرهای مرتبط با آن، پس از اتمام دوره آموزشی، تأثیرگذار است. آنچه فرایند یاددهی- یادگیری را در آموزشهای فنیوحرفهای حساس میکند، تأکید این آموزشها بر یادگیری مهارتها و فنون انجام کارها و حرفههاست. روش صحیح برای دستیابی به چنین هدفهایی مسلماً با روشهای مرسومی که همچنان در کشور ما در مدرسهها و حتی دانشگاهها که بیشتر آموختن دانش را مدنظر دارند، بسیار متفاوت است. لذا با شیوههای آموزشی همچون سخنرانی و روشهای ارزشیابی مداد- کاغذی و کتبی بهطور کامل نمیتوان به آموزش فنیوحرفهای پرداخت. در برنامههای درسی آموزشهای فنیوحرفهای باید فرایندهای یاددهی- یادگیری را بهمنظور افزایش کارایی و کیفیت برونداد اینگونه آموزشها تدوین کرد.
هـ) اندیشیدن تدابیری برای افزایش «انگیزش تحصیلی» دانشآموزان رشتههای فنیوحرفهای
احتمالاً یکی از عوامل ناکارامدی نظام آموزش فنیوحرفهای فعلی توجه نکردن به مسئله انگیزش فراگیرندگان در نظام آموزش فنیوحرفهای است. بدین معنا که در طراحی برنامه درسی این آموزشها موضوع انگیزه پایین فراگیرندگان آموزش فنیوحرفهای لحاظ نشده است. در واقع، طراحان برنامه درسی آموزش فنیوحرفهای باید به دنبال پاسخی برای این سؤال باشند که برنامه مدرسههای فنیوحرفهای چگونه باید طراحی شوند تا دانشآموزان اینگونه آموزشها انگیزه کافی برای تحصیل در این رشتهها را داشته باشند؟
در بیشتر کشورهای جهان سوم و نیز کشور ما، آموزش فنیوحرفهای انتخاب آخر یا ناچار دانشآموزان است. برای مثال، ساخاروپولوس عقیده دارد که دانشآموزان مدرسههای فنیوحرفهای، به دلیل منع ورود به مدرسههای نظری، ناگزیر به انتخاب یک رشته حرفهای میشوند [نفیسی، 1379].
افزایش انگیزه در دانشآموزان فنیوحرفهای تا حد زیادی به مسائل غیر آموزشی و بهخصوص به مسئله شأن اجتماعی آموزشهای فنیوحرفهای که متأسفانه در کشورمان وضع مطلوبی ندارد، مربوط است [ذاکری و همکاران، 1389]. برنامهریزان فنیوحرفهای باید به دنبال تغییر وضع موجود، یعنی حل مسئله نبود انگیزه کافی در دانشآموزان فنیوحرفهای باشند. باید ببینند چه تغییراتی با توجه به اصول و قوانین یادگیری در برنامههای درسی موجود اعمال کنند تا انگیزه دانشآموزان فنیوحرفهای تقویت شود.
و. در نظر گرفتن سبکهای یادگیری در طراحی برنامه درسی آموزش فنیوحرفهای
طراحان برنامه درسی نظام فنیوحرفهای، باید به این نکته توجه داشته باشند که به دلایل گوناگون، مانند تغییرات فضای یادگیری یا روشهای آموزشی، سبکهای یادگیری دانشآموزان هم تغییر میکند [Karam, 200٦]. بنابراین، در طراحی برنامههای درسی برای نظام فنیوحرفهای باید بین عناصر برنامه درسی هماهنگی درونی برقرار کرد. زمانی که روش تدریس معلم با توجه به هدفهای عملی نظام فنیوحرفهای و با در نظر داشتن شرایط محیط آموزشی، با سبکهای یادگیری دانشآموزان هماهنگ و متناسب باشد، دانشآموزان بهتر یاد میگیرند [Mustapha and Abdullah, 200٤]. زمانی هم که بین سبکهای یادگیرندگان و سبکهای تدریس معلمان در آموزش فنیوحرفهای تناسبی وجود نداشته باشد، اینگونه آموزشها به پیامدهای مطلوبی نمیرسند. لذا برنامهریزان درسی باید در محتوای اینگونه آموزشها، سبکهای یادگیری یادگیرندگان را در نظر داشته باشند و مدرسان روشهای مطابق با سبکهای یادگیری یادگیرندگان را بهکار بگیرند تا نیازهای یادگیری دانشآموزان برآورده شوند و هدفهای آموزش فنیوحرفهای تحقق یابند.
نتیجهگیری
با توجه به اینکه در راستای تغییرات بنیادین نظام آموزشی کشور، از یکسو توسعه آموزشهای فنیوحرفهای بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی در نظر گرفته شده است و از سوی دیگر، شناسایی متغیرهای مهم برای طراحی و تدوین برنامههای درسی متناسب با آن از ضروریات انکارناپذیر به نظر میرسد، لذا مطالعه حاضر با هدف شناسایی چالشها و راهکارهای آموزشهای فنیوحرفهای در کشور ایران انجام شد و عواملی که موجب بهبود، افزایش کارایی و تحقق هدفهای آموزشهای مذکور میشدند مورد بررسی قرار گرفتند.
با توجه به اینکه نظام آموزش فنیوحرفهای فعلی کشور نتوانسته است بهطور مطلوب به هدفهای از پیش تعیین شده خود برسد، بازنگری و اصلاح برنامهریزی درسی این آموزشها ضروری است. برخی از عواملی که نیاز است در طراحی برنامه درسی آموزشهای فنیوحرفهای مورد توجه قرار بگیرند، از این قرارند:
1. توسعه همکاری مدرسهها با حوزههای مختلف صنعت؛
2. افزایش مشارکت کارفرمایان در فرایند تدوین برنامههای درسی و آموزش؛
3. فراهم کردن فرصتهای کارآموزی برای هنرجویان در صنایع.
سخن آخر اینکه اگر ما خواستار افزایش نقش آموزشهای فنیوحرفهای در پیشرفت و توسعه کشور و همچنین افزایش اشتغال فارغالتحصیلان کشور هستیم، باید به برنامهریزی اینگونه آموزشها، و اجرا و ارزشیابی آنها توجه کنیم.
پی نوشت ها
1. Efficient human resources
2. venesa Kessler
3. Hiebert & William Bergen
4. Sustainable Development
5. Implementation
6. Investment policy
7. Worth Spreading
8. application level
9. Ability Recruitment
10. independence
11. educational motivation
منابع
1. جلالی، علیاکبر (1378). فناوری نوین در آموزش حرفهای. آموزش مهندسی ایران. تهران.
2. چهاربند، اسفندیار (1389). «کلیات نظام آموزش فنیوحرفهای». سازمان آموزش فنیوحرفهای کشور. تهران.
3. حقی، رضا (1367). «بررسی رابطه آموزشهای فنیوحرفهای با اشتغال فارغالتحصیلان سالهای 1363 تا 1367». سازمان آموزشوپرورش. کرمانشاه.
٤. خلاقی، علیاصغر (1380). بازشناسی آموزش فنیوحرفهای در وزارت آموزشوپرورش. پژوهشکده تعلیموتربیت. تهران.
٥. طهماسبی، محمود (1378). بررسی وضعیت هنرجویان شاغل به تحصیل در رشتههای موفق و ناموفق شاخه فنیوحرفهای. پژوهشکده تعلیموتربیت. تهران.
٦. غنایی، علی؛ محمدزاده قصر، اعظم؛ پاکمهر، حمیده؛ حجار، الهه (1393). «شناسایی سبکهای یادگیری: بازنگری در طراحی برنامه درسی نظام آموزش فنیوحرفهای». پژوهش برنامهریزی درسی.
7. فرشاد، مجید (137٤). بررسی رابطه آموزش فنیوحرفهای با اشتغال. پژوهشکده تعلیموتربیت. تهران.
8. کاوسی، طهماسب (1387). «رابطه آموزشهای کاردانش و فنیوحرفهای با اشتغال در استان آذربایجان شرقی». فصلنامه مدیریت و برنامهریزی در نظامهای آموزشی.
9. ساداتی، مرتضی و قهرمانی، آرش (1390). «مقایسه وضعیت دانشآموزان هنرستانهای فنیوحرفهای و مدارس کاردانش به لحاظ تطبیق مؤلفههای آموزشی با استانداردها»، فصلنامه جامعهشناسی مطالعات جوانان.
10. مرجانی، بهناز (1373). سیر تکوینی آموزش فنیوحرفهای در ایران. معاونت آموزش متوسطه فنیوحرفهای. تهران.
11. نفیسی، عبدالحسین (1379). بررسی نارساییهای ارتباط نظامهای آموزشوپرورش و بازار کار و ارائه راهحلهای اصلاحی. انتشارات مدرسه. تهران.
12. ذاکری، علیرضا؛ کرد نقاوبی، رسول؛ صدرالاشرافی، مسعود (1389). «بررسی فرایندهای یاددهی ـ یادگیری در آموزشهای فنیوحرفهای». نشریه علمی پژوهش فناوری آموزش.
13. Karam, G. "Vocational and technical education in Lebanon: Strategic issues and challenges". International Education Journal, 2006: 259-272.
14. Mustapha, R., and Abdullah. "Malaysia transitions toward a knowledge-based economy". The Journal of Technology Studies, 2004: 51-61