هنوز هیچ مطلبی وارد نشده!
هیچ نتیجهای برای جستجوی شما یافت نشد.
آخرین عناوین
زیستشناسان بهتازگی پا به مرحله جدیدی از پیشرفت گذاشتهاند؛ پیشرفتی سرشار از بیم و امید. اگرچه آنان مدتهاست موفق به کشف و تغییر ژنوم جانداران شدهاند، اما بهتازگی با بهکار گرفتن فناوریهای نوین ویرایش ژنوم و با پدید آمدنِ فناوریِ ویرایش ژنوم بحثهای بحث های بسیاری در مجامع علمی- اجتماعی به راه انداختهاند.
اینکه آزمون ورودی دانشگاه ها موسوم به کنکور بر آموزش در مدرسه ها سایه افکنده و همه اهداف آموزشی را در مدارس و خانواده ها به پذیرفته شدن در دانشگاه ها تبدیل کرده، واقعیتی انکارناپذیر است. از آنجا که اهداف آموزش و پرورش بر مبنای «شایستگی ها» تعریف می شوند و اهداف کنکور بر مبنای «دانستنی ها»؛ لذا جمع این دو، حداقل با شیوه کنونی پذیرش دانشجو، قابل تصور نیست. چون اساساً شایستگی ها را نمی توان با آزمونِ چندگزینه ای چند دقیقه ای سنجید.
عدم هماهنگی بین آموزش و سنجش، باعث شده است تا دانش آموز چیزی امتحان بدهد که لزوماً در دوران تحصیل درباره آن آموزش ندیده است. به همین علت برای تکمیل آموزش های خود، به کتاب های کمک درسی روی می آورد که به هدف کنکور چاپ شده اند. تنوع گسترده ای که در این کتاب ها وجود دارد و شمارگان بالای کتاب ها، تأییدکننده وجود چنین نیازی است؛ اما سؤال این است که کدام کتاب یا کتاب ها به این نیاز به طور واقعی پاسخ می دهند؟ کدام یک از آنها حداقل های لازم برای موفقیت در کنکور، یعنی ادعایی که برای آن انتشار یافته اند را دارد؟ پاسخ به این سؤال، آسان نیست.
از آنجا که کنکور مهم است، این کتاب ها هم مهم اند و بنابراین بر جریان آموزش اثرگذار. این کتاب ها در چند سال اخیر عقیده ای را رواج داده اند که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک سنت است، سنتی که می گوید «قیدهای کتاب درسی را باید حفظ کرد».
حجم قابل توجهی از پرسش های چندگزینه ای در کتاب های کمک درسی به قیدها اختصاص پیدا کرده است. حتی کتاب هایی هم به طور خاص برای قیدها منتشر شده است. در این کتاب ها به دانش آموز گفته می شود «مواظب باش! اگر قید جمله ای مثلاً از «بعضی» به «بسیاری» تغییر کند، جمله غلط می شود. به همین علت باید همه قیدها را حفظ کنی». چنین است که دانش آموزان مکلف به حفظ کردن قید جملات می شوند. بسیاری از دبیران عزیز هم چاره ای جز همرنگ شدن با جماعت نیافته، در چنین فضایی گرفتار شده اند و علیرغم اعتقاد شخصی خود، حفظ کردن قیدها را توصیه می کنند.
از بُعد آموزشی و از نگاه آزمون های ورودی دانشگاه ها، حفظ کردن قیدها چقدر کار درستی است؟ این موضوعی است که می خواهیم در این فرصت به آن بپردازیم.
اخیراً در پی مطالعه گفتوگویی با روزنامهنگاری غربی[1] دریافتم که مصاحبهشونده به جدّ معتقد است که داروین از راسلوالاس دزدی علمی کرده و نظریه تکامل در اصل متعلق به والاس بوده است!
انسان امروزی با بحرانهای عدیدهای مواجه است که یافتن راهحل آنها بدون کمک و راهنمایی دانشمندان علوم زیستی امکانپذیر نیست. کشور ما نیز در چند دهه اخیر به دلیل تغییرات جدّی در اقلیم و محیط زیست، دچار مشکلات بسیاری در زمینه سلامت افراد شده است.
زیستشناسان بهتازگی پا به مرحله جدیدی از پیشرفت گذاشتهاند؛ پیشرفتی سرشار از بیم و امید. اگرچه آنان مدتهاست موفق به کشف و تغییر ژنوم جانداران شدهاند، اما بهتازگی با بهکار گرفتن فناوریهای نوین ویرایش ژنوم و با پدید آمدنِ فناوریِ ویرایش ژنوم بحثهای بحث های بسیاری در مجامع علمی- اجتماعی به راه انداختهاند.
اینکه آزمون ورودی دانشگاه ها موسوم به کنکور بر آموزش در مدرسه ها سایه افکنده و همه اهداف آموزشی را در مدارس و خانواده ها به پذیرفته شدن در دانشگاه ها تبدیل کرده، واقعیتی انکارناپذیر است. از آنجا که اهداف آموزش و پرورش بر مبنای «شایستگی ها» تعریف می شوند و اهداف کنکور بر مبنای «دانستنی ها»؛ لذا جمع این دو، حداقل با شیوه کنونی پذیرش دانشجو، قابل تصور نیست. چون اساساً شایستگی ها را نمی توان با آزمونِ چندگزینه ای چند دقیقه ای سنجید.
عدم هماهنگی بین آموزش و سنجش، باعث شده است تا دانش آموز چیزی امتحان بدهد که لزوماً در دوران تحصیل درباره آن آموزش ندیده است. به همین علت برای تکمیل آموزش های خود، به کتاب های کمک درسی روی می آورد که به هدف کنکور چاپ شده اند. تنوع گسترده ای که در این کتاب ها وجود دارد و شمارگان بالای کتاب ها، تأییدکننده وجود چنین نیازی است؛ اما سؤال این است که کدام کتاب یا کتاب ها به این نیاز به طور واقعی پاسخ می دهند؟ کدام یک از آنها حداقل های لازم برای موفقیت در کنکور، یعنی ادعایی که برای آن انتشار یافته اند را دارد؟ پاسخ به این سؤال، آسان نیست.
از آنجا که کنکور مهم است، این کتاب ها هم مهم اند و بنابراین بر جریان آموزش اثرگذار. این کتاب ها در چند سال اخیر عقیده ای را رواج داده اند که به سرعت در حال تبدیل شدن به یک سنت است، سنتی که می گوید «قیدهای کتاب درسی را باید حفظ کرد».
حجم قابل توجهی از پرسش های چندگزینه ای در کتاب های کمک درسی به قیدها اختصاص پیدا کرده است. حتی کتاب هایی هم به طور خاص برای قیدها منتشر شده است. در این کتاب ها به دانش آموز گفته می شود «مواظب باش! اگر قید جمله ای مثلاً از «بعضی» به «بسیاری» تغییر کند، جمله غلط می شود. به همین علت باید همه قیدها را حفظ کنی». چنین است که دانش آموزان مکلف به حفظ کردن قید جملات می شوند. بسیاری از دبیران عزیز هم چاره ای جز همرنگ شدن با جماعت نیافته، در چنین فضایی گرفتار شده اند و علیرغم اعتقاد شخصی خود، حفظ کردن قیدها را توصیه می کنند.
از بُعد آموزشی و از نگاه آزمون های ورودی دانشگاه ها، حفظ کردن قیدها چقدر کار درستی است؟ این موضوعی است که می خواهیم در این فرصت به آن بپردازیم.
اخیراً در پی مطالعه گفتوگویی با روزنامهنگاری غربی[1] دریافتم که مصاحبهشونده به جدّ معتقد است که داروین از راسلوالاس دزدی علمی کرده و نظریه تکامل در اصل متعلق به والاس بوده است!
انسان امروزی با بحرانهای عدیدهای مواجه است که یافتن راهحل آنها بدون کمک و راهنمایی دانشمندان علوم زیستی امکانپذیر نیست. کشور ما نیز در چند دهه اخیر به دلیل تغییرات جدّی در اقلیم و محیط زیست، دچار مشکلات بسیاری در زمینه سلامت افراد شده است.