فراخوان ادوارد ویلسون زیستشناس بزرگ معاصر
اشاره
ادوارد ویلسون زیستشناس بزرگ معاصر است. او که استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد و برنده دو جایزه پولیتزر است، بهتازگی کتاب جدید خود را در زمینه حفاظت از تنوعزیستی، تحت عنوان «نیمه زمین: مبارزه سیاره ما برای زندگی1» منتشر کرده است. او در این کتاب نسخهای برای بهبود محیطزیست و حیاتوحش پیشنهاد کرده است. ویلسون پیشنهاد کرده است که انسان باید از حدود ۵۰ درصد از سیاره زمین عقبنشینی کند و نیمه رهاشده را بهعنوان ذخیرهگاه دائمی، دست نخورده نگه دارد.
ما به مدت سه ساعت در کافه تریایی در نزدیکی خانه ویلسون واقع در ماساچوست با او گفتوگو کردیم. دکتر ویلسون و همسرش ۱۴ سال است که در اینجا زندگی میکنند.
چرا این کتاب را حالا منتشر کردهاید؟
یک عمر تحقیق این درک را در من تقویت کرده است که ما با بحرانی در بخش زنده محیطزیست روبهرو هستیم. در حال حاضر میزان انقراض را میدانیم و حدس میزنیم شدت احتمالی این انقراض در آینده به هزار برابر زمانی برسد که انسان در طبیعت حضور نداشت.
آدم با خواندن کتاب احساس میکند که در نوشتن و انتشار آن خیلی عجله داشتهاید. این عجله به چه علت بوده است؟
به دو علت عجله داشتم. اول، آنکه در همین چند دهه اخیر است که تصویری کامل از بحرانهای تنوعزیستی در دست داریم. علت دوم سن و سال من است. من اکنون ۸۶ سالهام. یکی دو سال پیش سکته خفیفی داشتهام. بنابراین، فکر کردم یا همین الان باید بگویم یا بعداً دیگر هرگز نخواهم توانست.
من میگویم که برای حفظ تنوعزیستی باید حدود نیمی از سطح زمین را بهعنوان ذخیرهگاه طبیعی کنار بگذاریم. منظورم این نیست که یک نیمکره زمین را برای زندگی انسانها و نیمکره دیگر را برای بقیه جانداران اختصاص بدهیم؛ بلکه منظورم این است که نیمی از سطح زمین و دریاها را بهعنوان محیطی امن برای گیاهان و جانوران رها کنیم.
در حال حاضر میزان انقراض را میدانیم و حدس میزنیم شدت احتمالی این انقراض در آینده به هزار برابر زمانی برسد که انسان در طبیعت حضور نداشت
فکر میکنید در جهانی که با سرعت در حال توسعه است، چنین ذخیرهگاهی کجا ممکن است باشد؟
بخشهای بزرگی از طبیعت هنوز دستنخورده باقیمانده است، مانند منطقه آمازون، حوضه کنگو و گینه نو. در جهان صنعتی نیز هنوز قطعههایی از طبیعت وجود دارد که میتوان آنها را بازسازی، به هم متصل و تبدیل به دالانهایی برای حیاتوحش کرد. باید ماهیگیری از اقیانوسها و دریاهای آزاد را متوقف کنیم تا جانداران آنها بتوانند خود را بازسازی کنند. اگر ماهیگیری را متوقف کنیم، زندگی دریایی بهسرعت ترمیم میشود. اقیانوسها نیز بخشی از آن ۵۰ درصد هستند.
در حال حاضر، با این پیشنهاد نمیخواهیم کسی را از خانهاش بیرون کنیم، بلکه میخواهیم چیزی معادل پایگاههای میراث جهانی سازمان ملل متحد ایجاد کنیم که میتوان آن را بهعنوان داراییهای گرانبهای بشریت محسوب کرد. به همین دلیل یک پیشنهاد جسورانه در این راه دارم: آسیب بیشتری به بقیه جانداران نرسانیم. اگر بتوانیم روی این مسئله به توافق برسیم، کار درست میشود. در واقع اوضاع زمین خیلی بهتر از آن چیزی خواهد شد که مردم فکر میکنند.
چرا؟
چون بسیاری از مشکلات ناشی از اشغال انسانی که زمانی فکر میکردیم حل نشدنی است، در حال حل شدناند. جمعیتشناسان میگویند که جمعیت انسانی تا پایان قرن کنونی ممکن است به حدود 10 یا 11 میلیارد نفر برسد.
فناوریهای پیشرفته در حال تولید محصولات جدیدند و شیوه زندگی ما را تغییر میدهند. این لزوم اختصاص دادن فضای بیشتر برای بقیه جانداران را بهوجود میآورد. کاربرد ابزار کمتر میشود و استفاده از مواد و انرژی کاهش یابد.
علاوه بر این، گفتمان بینالمللی در حال تغییر است. پیمان اقلیم پاریس مرا امیدوار کرد. در آن زمان هیجانزده شدم وقتی شنیدم که در نشست پاریس رهبران تجاری موافقت کردند که جهان باید تولید کربندیاکسید را به صفر برساند. آنها برای این کار توصیههایی کردند که از جنگلها محافظت و جنگلهای آسیبدیده را بازسازی کنیم. این یعنی همان تفکر «نیمه زمین».
آیا نگران نیستید که شهرت یک عمر خود را با چنین پیشنهاد بحثبرانگیزی به خطر بیندازید؟
نه. بحث و جدل مرا اذیت نمیکند. در سال ۱۹۷۵، زمانی که کتابم را درباره زیستشناسی اجتماعی منتشر کردم، از چند سو مورد حمله قرار گرفتم. یکبار وقتی میخواستم سخنرانی کنم، گروهی آشوبطلب در هاروارد پیدا شدند. پلیس مجبور شد مرا به پشتصحنه هدایت و از من محافظت کند. حتی مجبور شدم مدتی کلاسهایم را در دانشگاه هاروارد تعطیل کنم؛ درحالیکه اکنون همان افکار من موردقبول واقع شدهاند و امروزه درباره آنها توافق گستردهای وجود دارد: غریزه انسانی و بسیاری از رفتارهای انسان خاستگاه ژنتیک دارد، بنابراین، فکر نمیکنم شهرتم با «نیمه زمین» تخریب شود. من تنها کاری که میکنم، این است که آگاهیرسانی علمی میکنم و تجربه پژوهشگرانی را که بحرانهای تنوع زیستی را توصیف کردهاند، منعکس میکنم.
آیا خودتان را فردی خوشبین میبینید؟
بله، فکر میکنم خوشبینم. دوران کودکی من سخت و دشوار بود. خانواده ما در افسردگی عمیقی فرورفته بود. اصلاً نمیدانم چرا خوشبینم. نه، اینکه گفتم درست نیست. بگذارید حرفم را اصلاح کنم: میدانم چرا خوشبینم. چون برخلاف دوران کودکی با یک فرد فوقالعاده ازدواج کردهام که بسیار با من کنار آمده است؛ بهعلاوه، میدانید که من در جوانی موفقیتهای بسیاری داشتهام. وقتیکه 29 سالم بود، استاد دانشگاه هاروارد بودم.
شادترین لحظات زندگیتان چه موقع بوده؟
این سؤال آسانی است. شادترین لحظات عمرم وقتی بوده است که در محیطهای طبیعی در حال کاوش بودهام، بهویژه در جنگلهای استوایی، در جاهایی مانند وانواتو، کالدونیای جدید و کارائیب. من بسیاری از کاوشها را در سالهای دهه ۲۰ زندگیام انجام دادم. پس از آن بود که یورش به طبیعت آغاز شد و من از شدت انقراضها آگاه شدم. در آن زمان موضوع انقراض را به حدی جدی نمیدانستم که نیاز به اقدام فوری داشته باشد. شاید به این علت که گونههای گیاهی و جانوری را جاودانه و بیمرگ میدیدم.
آیا فکر میکنید مرگ خودِ شما احساسی نسبت به شکنندگی طبیعت در شما به وجود نمیآورد؟
من حس روشن و شفافی نسبت به مرگ دارم. فکر میکنم مرگ آگاهی، زمان پیری است که شما نباید زیاد به آن اهمیت بدهید. من هرچه پیرتر میشوم، جسورانهتر عمل میکنم. حاضرم با صدای بلند اعلام کنم.
آثار ادوارد او. ویلسون:
1. تئوری جغرافیای زیستی جزایر (۱۹۶۷)،
2. جوامع مورچهها (۱۹۷۵)،
3. زیست جامعهشناسی (۱۹۷۵)،
4. درباره طبیعت انسان (۱۹۷۹)،
5. ژنها، ذهن و فرهنگ (۱۹۷۹)،
6. آتش پرومته (۱۹۸۳)،
7. زیستگرایی (بیوفیلیا) (۱۹۸۴)،
8. موفقیت و چیرگی در اموسیستمها (۱۹۹۰)،
9. مورچهها (۱۹۹۰)،
10. تنوع حیات (۱۹۹۲)،
11. تنوع حیات (ویراست ویژه) (۱۹۹۳)،
12. فرضیه زیستگرایی (۱۹۹۳)،
13. سفر به دنیای مورچهها: داستان پژوهشی علمی (۱۹۹۴)،
14. طبیعیدان (۱۹۹۴)،
15. در جستوجوی طبیعت (۱۹۹۶)،
16. همسازی: اتحاد دانش (۱۹۹۸)،
17. آینده حیات (۲۰۰۲)،
18. فیدولهای جهان جدید (۲۰۰۳)،
19. از آغازی بسیار ساده: چهر کتاب بزرگ داروین (۲۰۰۵)،
20. آفرینش: درخواستی برای نجات حیات زمین (۲۰۰۶)،
21. طبیعت آشکار میکند: منتخب نوشتهها (۱۹۴۹ تا ۲۰۰۶)،
22. ابَرجاندار: زیبایی، شکوه و قدرت جوامع حشرات (۲۰۰۹)،
23. مورتپه: داستان (۲۰۱۰)،
24. پادشاهی مورچهها (۲۰۱۰)،
25. مورچههای برگبُر (۲۰۱۱)،
26. پیروزی اجتماعی زمین (۲۰۱۲)،
27. نامه به دانشمندان جوان (۲۰۱۴)،
28. پنجرهای بهسوی ابدیت: پیادهروی یک زیستشناس در پارک گورونگوزا (۲۰۱۴)،
29. مفهوم وجود انسان (۲۰۱۴)،
30. نیمه زمین (۲۰۱۶).
پینوشت
1. Half Earth: Our Planet's Fight for Life
گفتوگو کننده: کلودیا دریفوس
ترجمه: الهام فرساد